خلاصه کتاب
زندگی دخترک در سوتیهای پی در پی و خرابکاریهایش خلاصه میشد. زندگی اش به طنزی می ماند که کسی از شنیدنش سیر نمی شود. حال این میان اصرار های خانواده، زندگی اش را تغییر می دهد.
سرانجام سرنوشت دخترک سر خوشمان به بانک میرسد. چه دردسر جدیدی را در سر دارد؟ آیا غم هم میتواند زندگیاش را قلقلک دهد؟ چه بلبشوی جدیدی در بانک به راه می اندازد؟
مقدمه:
پای تو در میان بود، در میان زندگی سر خوشانهام. در میان اصرارهای پدر و مادر به ناخواستههایم. تو وارد زندگیام شدی.
همپای شیطنتهای من راه آمدی. اما…
با رفتنت مثل پروانه بر قلبم رد پا به جا گذاشتی. جدای از این ها، اصلا مگر پروانه رد پا دارد؟ قابل دید است؟
https://niceroman.ir/?p=471
لینک کوتاه مطلب: