نایس رمان

دانلود رمان جدید

دانلود رمان منو دریاب از فاطمه حاتم آبادی
خلاصه کتاب
رمان درباره‌ی دختری ۱۷ ساله به نام طناز است. دختر قصه‌ی ما هم مثل همه‌ی دخترای دیگه، عاشق میشه. اما تو سنی که همه بهش میگن: تو خیلی سنت کمه و اصلا نمیدونی عشق چیه، چه برسه به اینکه بخوای عاشق بشی! اما طناز عاشقه و حتی شاید، عشقش از همه‌ی عشق‌های این شهر واقعی تره! اما این عشق یه تفاوت بزرگ با بقیه عشق‌ها داره و اون هم اینه که طناز عاشق پسری میشه که ۱۶ سال از خودش بزرگتره! #مقدمه شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید من با تمام شاهزاده‌های دنیا متفاوت بود! آنقدر متفاوت بود که هرکه از راه رسید، پوزخندی زد و گفت: این بود آن شاهزاده‌ای که آنقدر از او تعریف میکردی؟! این بود آن شاهزاده‌ای که آنقدر سنگش را به سینه می‌کوبیدی؟! آری! زندگی من از همان ابتدا هم با دیگران متفاوت بود! سهم من از اطرافیانم تنها طعنه و کنایه بود و بس! اما عزیزتر از جانم، ای کسی که حاضرم تمام هستی‌ام را به پایت بریزم؛ به خاطر داری روزهایی را که این مردم پشت سرم چه حرف‌ها که نمی‌زدند؟! در هر گوشه و کناری از زبانشان می‌شنیدم که حرف از دیوانگی‌ام می‌زدند. می‌گفتند: دختر ۱۷ ساله چه می‌فهمد از عاشقی؟! چه می‌فهمد از زندگی و سختی‌هایش؟! می‌گفتند: به خاطر مال و ثروت است که دل به تو داده‌ام؛ آخر من چه نیاز داشتم به مال و ثروت تو؟!
دانلود رمان کاریزمای عشق از آیناز تیموری
خلاصه کتاب
امشب شبیه که من یه قدم دیگه به انتقام چندین و چند سالم نزدیک میشم شبی که ۱۴ ساله دارم براش تلاش میکنن الان به جایی رسیدم که تموم این سال ها بهش فکر میکردم سخته ولی نه برای منی که تشنه ی انتقامم” از اتاق رفتم بیرون از پله ها پایین رفتم “دیگه اینجور مهمونی ها برام عادی شده بود حتی صدای آهنگی که باعث میشد همون یه ذره اعصابی که داشتم هم از دست بدم همه نگاها به من خیره بود نگاه های بد مردا و حسود زنا ولی مثل همیشه برام اهمیتی نداشت با اخمی که همیشه رو پیشونیم دارم اینو به بقیه ثابت میکنم از پله اخر که پایین اومدم سام به طرفم اومد سام پسری بود که نمیدونم چجوری و از کجا وارد زندگی من شد ولی هیچوقت نزاشتم بیشتر از حدش به من نزدیک بشه +اومدن؟ _(با استرس گفت)آره خیلی مواظب باش خیلی مشکوکن +(کمی صدامو بالا بردم وبا اخم گفتم)ساااام من کارمو بلدم انگشت اشارشو گزاشت روی بینیش _آروم تر صدامونو میشنون هه خوب بشنون انگار خیلی برام مهمه +من میرم تو اتاق نشیمن بگو بیان اونجا _حله
دانلود رمان دنیام شدی از ساریناصفری
خلاصه کتاب
یک دختر شیطون،که عاشق کارهای هیجانی وپلیسیه،طی یک معموریت میخاد ازشیطنتش کم کنه،که……..
دانلود رمان اوتیس از هستی غ
خلاصه کتاب
جراح، چاقور را از شکم بیمار بیرون کشید و دست های دستکش پوشِ خونی‌اش را بالا نگه داشت. نفس راحتی کشید و نگاهی به اعضای تیم جراحی انداخت. چشمانش را از یک یک افراد حاضر در اتاق گذراند و روی پسری که از پشت ماسک و کلاهش، فقط چشمانِ آبی‌اش مشخص بود، ثابت شد. – کاوشگر؟! پسر، خودش را جمع و جور تر کرد. – بله استاد! -رودشو بخیه بزن. بعدش شکمشو! – ولی استاد من… – مگه سال دوم نیستی؟ فکر کنم اینقدر بلد باشی که بتونی یه بخیه ی ساده انجام بدی! سپس نگاهی اجمالی به همه انداخت و گفت – کسایی که کاری ندارن میتونن برن. خسته نباشید! صدای خسته نباشید بقیه ی افراد بلند شد. و یکی یکی، اتاق را ترک کردند. پزشکِ جوان، شروع به بخیه کردن کرد. اتاق ساکت بود و فقط یک پرستار، کنار دکتر حضور داشت‌. نبود دیگر پرستاران و کادر پزشکی، که بنظرش، حداقل باید سه نفر می ماندند، باعث تعجب پزشک شده بود. جراحِ جوان، اعتنایی به حسش نکرد و با دقت و تمرکز مشغول ادامه ی کارش شد. – ببخشید دکتر؟! صدای پرستار بود. نگاهی کوتاه به پرستار انداخت – بفرمایید! – میشه بپرسم اسمتون چیه؟ جراح، دوباره نگاهی به پرستارکرد و یک تای ابرویش را بالا انداخت. سپس سر به زیر انداخت – کاوشگر! …شجاعِ کاوشگر! پرستار کمی خندید
دانلود رمان همان همیشگی از طناز فلاح تفتی
خلاصه کتاب
شهرزاد دختری که در جوانی دل در گروی پسرعموی خود می‌بندد و در رویاهای بچگانه‌اش با او زندگی می‌کند؛ فارغ از این‌که گردبادی زندگی آن‌ها را زیر و رو می‌کند و دست سرنوشت آن‌ها را از هم جدا می‌کند، حال که چندین سال گذشته و هرکدام به یک سو رفتند، با یک تلفن مجبور به دیدار می‌شوند، دیداری که… قطره اشکی از میان مژه‌های تاب خورده‌اش خزید و به روی گونه‌اش سر خورد. لرزش دستانش یک طرف و زمستانی که خیلی زودتر به وجودش رخنه کرده بود، یک طرف دیگر. خودش را لبه‌ی یک پرتگاه حس می‌کرد؛ که نه راه پیش داشت و نه راه پس… به راستی که چرا زندگی با او یک بازی تلخ را شروع کرده بود؟ زندگی‌اش مانند یک مار پله شده بود؛ که تا چندقدم بالا می‌رفت و با امید آنکه دیگر نیش نمی‌خورد به راهش ادامه می‌داد؛ اما امان از روزی که مار نیشش می‌زد و همان مسیر چند ساله را در عرض چندثانیه باز می‌گشت!
دانلود رمان نجوای عشق از فاطمه بامداد
خلاصه کتاب
بادیدنش مثل همیشه ضربان قلبم بالا رفت اما اون مثل همیشه خشک وسرد مثل یخ بهم نگاه گذرایی انداخت و بدون اینکه حتی بخواد اخم کنه خیلی سرد لب زد -سلام خوبی شایلی ازلحن سردش لرز خفیفی توتنم نشست قلب بی قرارم خودشو به درودیوارمیکوبید خیلی دوست داشتم بهش بگم سلام عشقم ولی بادیدن چشمای یخیش بغض دوباره توگلوم جاخوش کردباصدایی که سعی میکردم نلرزه جواب دادم -سلام پسرعمو رسیدن بخیر سرشو به معنی ممنون بالاپایین کردوبدون اینکه نگاه دیگه ای بهم بندازه ازکنارم رد شد بغض توگلوم قصد داشت رسوام کنه باصدای خنده وشادی برگشتم به طرف صدا بادیدن زن عمو که مهراد وبغل کرده بود وپشت سرهم گونه شو غرق بوسه میکرد باحسرت نگاهش کردم زن عمو به جای منم بوسش کن
دانلود رمان پیوند خاص هفت آسمان از الناز سلمانی
خلاصه کتاب
– کجا با این عجله میری دختر؟! – دارم میرم به سرزمین یاقوت. – اون‌جا جای تو نیست! قبلا هم در موردش حرف زدیم؛ پس بحث رو تمام کن. – من نمی‌خوام این‌جا باشم. آخر عاقبتم بشه خونه نشستن و گاو دوشیدن! – خیلی بلند پروازی، یه روز همین بلند پروازیت کار دستت میده. – حاضرم بلند پروازیم کار دستم بده. اما یک روز افسوس نخورم چرا این‌کار رو نکردم، چرا برای زندگیم تلاش نکردم. برای همین به خودم افتخار می‌کنم که دنبال اهدافم رفتم. هیچ وقت هم پشیمون نمی‌شم.
دانلود رمان دروغ های آقازاده و مدلینگ از کیانا بهمن زاد
خلاصه کتاب
یه رمان با صحنه های باحال و ماجرای غیرقابل تصور و حتی حدس میدونم با خوندنش خسته نمیشید و عینه بقیه رمانهام ازش خوشتون میاد:) این رمان قصه دختریه که با دزدیده شدنش انگار وارد یه دنیای دیگه میشه دنیایی که با دنیای خودش خیلی متفاوته… طی اتفاقاتی مجبور میشه وارد یه بازی بشه بازی که توسط دروغ های پی در پی یه آقازاده وابسته به جیب باباش شکل میگیره کم کم اتفاقاتی می افته که سمتوسوی زندگی این دونفر به سمت دیگه ای کشیده میشه طوری که در نهایت مدلینگ اسلامی ما دلشو به یه نفر میبازه اما…
ورود کاربران

لیست مترجمین
Translation - List
درباره سایت
دانلود کتاب رمان های جدید ایرانی و خارجی
آخرین نظرات
  • Pariiiسلام. از پارت ۲۰۱ رمان برزخ سرد میشه تا حدود ۱۰۰ پارت نیست. بعد از پارت ۳۰۱ دوبا...
  • adminسلام از بخش تماس با ما به آیدی نوشته شده پیام بدین...
  • samiehسلام من مبلغ رو پرداخت کردم و کسر شد ولی دانلود نمیشه؟!...
  • adminلطفا به آیدی نوشته شده در صفحه تماس با ما پیام بدید...
  • نصیریمن فایلو خریداری کردم ولی لینک مشکل داره...
  • ناشناسعالیییییی...
  • بهارخیلی رمان قشنگیه حیف که رمان دیگه ای از این نویسنده پیدا نکردم...
  • ناشناسخیلی مزخرف بود خانم یه ذره با حوصله ،یه ذره دقیق این چیه آخر نتونستم سنون بفهمم...
  • نگیناسم جلد دوم چیه؟...
  • Shimaخوشم اومد از قصه‌هاش.ممنون...
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نایس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد! - پشتیبانی وبسایت گروه فریا
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.